معنی فارسی antiphonically

B2

به شیوه‌ای که به طور متناوب و تغییر پذیر بین صداها یا گروه‌ها باشد اشاره دارد.

In a manner that involves alternating or responsive singing or playing between voices or groups.

example
معنی(example):

موسیقیدانان به صورت آنتیفونیک اجرا کردند تا عملکرد را تقویت کنند.

مثال:

The musicians played antiphonically to enhance the performance.

معنی(example):

قطعه‌ای که به صورت آنتیفونیک ساختار یافته بود، تجربه‌ای جالب برای تماشاگران ایجاد کرد.

مثال:

The antiphonically structured piece created an engaging audience experience.

معنی فارسی کلمه antiphonically

: معنی antiphonically به فارسی

به شیوه‌ای که به طور متناوب و تغییر پذیر بین صداها یا گروه‌ها باشد اشاره دارد.