معنی فارسی antipill

B1

دارویی که برای معکوس کردن یا کاهش اثرات منفی داروهای دیگر استفاده می‌شود.

A medication intended to counteract negative effects of other drugs.

example
معنی(example):

آنتی‌پیل برای مقابله با عوارض جانبی طراحی شده است.

مثال:

The antipill was designed to counteract adverse effects.

معنی(example):

او پس از تجربه ناراحتی، یک آنتی‌پیل مصرف کرد.

مثال:

She took an antipill after experiencing discomfort.

معنی فارسی کلمه antipill

: معنی antipill به فارسی

دارویی که برای معکوس کردن یا کاهش اثرات منفی داروهای دیگر استفاده می‌شود.