معنی فارسی antipsychiatry

B1

ضد روانپزشکی به مکتبی اطلاق می‌شود که به نقد و چالش روش‌های درمانی سنتی در روانپزشکی می‌پردازد و قصد دارد تا نگرش‌ها و ساختارهای موجود را در این حوزه مورد بازنگری قرار دهد.

A movement that criticizes conventional psychiatry and advocates for alternative approaches to mental health treatment.

example
معنی(example):

ضد روانپزشکی به مؤثر بودن درمان‌های روانپزشکی سنتی شک می‌کند.

مثال:

Antipsychiatry questions the effectiveness of traditional psychiatric treatments.

معنی(example):

برخی فعالان از ضد روانپزشکی به عنوان حرکتی برای اصلاح سلامت روان حمایت می‌کنند.

مثال:

Some activists support antipsychiatry as a movement for mental health reform.

معنی فارسی کلمه antipsychiatry

: معنی antipsychiatry به فارسی

ضد روانپزشکی به مکتبی اطلاق می‌شود که به نقد و چالش روش‌های درمانی سنتی در روانپزشکی می‌پردازد و قصد دارد تا نگرش‌ها و ساختارهای موجود را در این حوزه مورد بازنگری قرار دهد.