معنی فارسی antipyryl
B1ترکیباتی که در علم داروشناسی کاربرد دارند.
Compounds of interest in pharmacology for their medicinal effects.
- NOUN
example
معنی(example):
ترکیبهای آنتیپیرل به خاطر خواص داروییشان مطالعه میشوند.
مثال:
Antipyryl compounds are studied for their medicinal properties.
معنی(example):
در داروشناسی، آنتیپیرل برای پژوهشگران بسیار جالب است.
مثال:
In pharmacology, antipyryl is of great interest to researchers.
معنی فارسی کلمه antipyryl
:
ترکیباتی که در علم داروشناسی کاربرد دارند.