معنی فارسی antiradiation

B1

به معنای اقداماتی برای جلوگیری از اثرات مضر تابش.

Referring to measures or substances designed to counteract the harmful effects of radiation.

example
معنی(example):

داروهای ضد تابش برای درمان بیمارانی که تحت تأثیر تابش قرار گرفته‌اند، استفاده می‌شود.

مثال:

Antiradiation drugs are used to treat patients affected by radiation exposure.

معنی(example):

تلاش‌های ضد تابش بر پیشگیری از سرطان ناشی از تابش تمرکز دارد.

مثال:

The antiradiation efforts focus on preventing cancer caused by radiation.

معنی فارسی کلمه antiradiation

: معنی antiradiation به فارسی

به معنای اقداماتی برای جلوگیری از اثرات مضر تابش.