معنی فارسی antireacting

B1

غیرواکنشی، نشان‌دهنده رفتار یا واکنشی است که به طور فعال با یک تحریک یا تغییر مواجه نمی‌شود.

Not responding or reacting to stimuli or changes actively.

example
معنی(example):

دانشمند به تغییرات پیشنهاد شده در آزمایش واکنش منفی دارد.

مثال:

The scientist is antireacting to the proposed changes in the experiment.

معنی(example):

رفتار غیرواکنشی او همه را در جلسه غافلگیر کرد.

مثال:

Her antireacting behavior surprised everyone at the meeting.

معنی فارسی کلمه antireacting

: معنی antireacting به فارسی

غیرواکنشی، نشان‌دهنده رفتار یا واکنشی است که به طور فعال با یک تحریک یا تغییر مواجه نمی‌شود.