معنی فارسی antirealistic
B2ضدواقع‌گرا به نوعی دیدگاه یا نظری اطلاق می‌شود که واقعیت را به عنوان چیزی غیر مستقل یا منفصل از تجربیات شخصی می‌بیند.
Relating to a perspective that denies the independent existence of reality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگاه ضدواقع‌گرایانه او به جهان چالش‌هایی برای باورهای سنتی ایجاد می‌کند.
مثال:
Her antirealistic view of the universe challenges traditional beliefs.
معنی(example):
او در مورد نظریه شناخت، علیه دیدگاه ضدواقع‌گرا استدلال کرد.
مثال:
He argued against the antirealistic perspective in the theory of knowledge.
معنی فارسی کلمه antirealistic
:
ضدواقع‌گرا به نوعی دیدگاه یا نظری اطلاق می‌شود که واقعیت را به عنوان چیزی غیر مستقل یا منفصل از تجربیات شخصی می‌بیند.
