معنی فارسی antirevolutionary

B1

به هر چیزی که مخالف انقلاب باشد، یا به آن مربوط باشد، اطلاق می‌شود.

Referring to anything that opposes or is related to anti-revolution efforts.

example
معنی(example):

نیروهای ضد انقلابی برای تثبیت منطقه بسیج شدند.

مثال:

The antirevolutionary forces were mobilized to stabilize the region.

معنی(example):

او کتابی منتشر کرد که به ایده‌های ضد انقلاب می‌پرداخت.

مثال:

She published a book discussing antirevolutionary ideologies.

معنی فارسی کلمه antirevolutionary

: معنی antirevolutionary به فارسی

به هر چیزی که مخالف انقلاب باشد، یا به آن مربوط باشد، اطلاق می‌شود.