معنی فارسی antiriot
B2تدابیری که برای جلوگیری از شورش و حفظ نظم عمومی به کار میرود.
Measures implemented to prevent riots and maintain public order.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پلیس در طول اعتراضات از تدابیر ضدشورش استفاده کرد.
مثال:
The police used antiriot measures during the protest.
معنی(example):
شهرها معمولاً از پاسخهای ضدشورش برای حفظ نظم آماده میشوند.
مثال:
Cities often prepare antiriot responses to maintain order.
معنی فارسی کلمه antiriot
:
تدابیری که برای جلوگیری از شورش و حفظ نظم عمومی به کار میرود.