معنی فارسی antiromanticist
B2ضد رمانتیسیست به فردی اطلاق میشود که به انتقاد از ایدههای رمانتیک و عاشقانه پرداخته و تمایل به تأکید بر واقعیتهای خام زندگی دارد.
A person who rejects or critiques romantic ideals and affections.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ضد رمانتیسیست ممکن است استدلال کند که عشق واقعی مانند فیلمها نیست.
مثال:
An antiromanticist might argue that real love is not like the movies.
معنی(example):
ضد رمانتیسیست مقالاتی نوشت که به چالش کشیدن تصورات رایج از عشق میپردازد.
مثال:
The antiromanticist wrote essays challenging conventional notions of love.
معنی فارسی کلمه antiromanticist
:
ضد رمانتیسیست به فردی اطلاق میشود که به انتقاد از ایدههای رمانتیک و عاشقانه پرداخته و تمایل به تأکید بر واقعیتهای خام زندگی دارد.