معنی فارسی antischolastic
B2مفهومی که در مقابل نظامها و قواعد سختگیرانه آموزش و یادگیری قرار دارد.
Opposed to the traditional methods and practices of scholasticism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معلم نظرات ضد مدرسه داشت و بر این باور بود که یادگیری باید از ساختارهای سخت و بدون قید و شرط باشد.
مثال:
The teacher had antischolastic views, believing learning should be free from rigid structures.
معنی(example):
نگرش ضد مدرسه او در روشی که تفکر خلاق را تشویق میکرد، مشهود بود.
مثال:
His antischolastic attitude was evident in the way he encouraged creative thinking.
معنی فارسی کلمه antischolastic
:
مفهومی که در مقابل نظامها و قواعد سختگیرانه آموزش و یادگیری قرار دارد.