معنی فارسی antispadix
B1ضد زبانه به بخشی از ساختار گیاهی اطلاق میشود که در مقابل زبانه قرار دارد.
A botanical term referring to a floral structure opposite to the spadix, often used in plant morphology.
- OTHER
example
معنی(example):
در علم گیاهشناسی، درک ضد زبانه میتواند به روشن شدن ساختارهای گیاهی کمک کند.
مثال:
In botany, understanding antispadix can help clarify plant structures.
معنی(example):
اصطلاح ضد زبانه به ساختار گلشناسی اشاره دارد که در مقابل زبانه قرار دارد.
مثال:
The term antispadix refers to a floral structure opposite to the spadix.
معنی فارسی کلمه antispadix
:
ضد زبانه به بخشی از ساختار گیاهی اطلاق میشود که در مقابل زبانه قرار دارد.