معنی فارسی antistimulation
B1ضد تحریک، فرایند یا تکنیکهایی است که برای کاهش تحریکات حسی یا روانی به کار میرود.
The practice or effect of reducing stimulation or sensory input.
- NOUN
example
معنی(example):
تکنیکهای ضد تحریک میتوانند به ایجاد یک محیط آرامتر کمک کنند.
مثال:
Antistimulation techniques can help create a more peaceful environment.
معنی(example):
در شغلهای پر استرس نیاز به ضد تحریک وجود دارد.
مثال:
There is a need for antistimulation in high-stress jobs.
معنی فارسی کلمه antistimulation
:
ضد تحریک، فرایند یا تکنیکهایی است که برای کاهش تحریکات حسی یا روانی به کار میرود.