معنی فارسی antiterror
B2اقدامات و قوانینی که برای مبارزه با تروریسم و جلوگیری از فعالیتهای تروریستی تدوین شدهاند.
Measures and laws designed to combat terrorism and prevent terrorist activities.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(law enforcement) Antiterrorism.
example
معنی(example):
دولت قوانین جدید ضد تروریسم را برای تقویت امنیت ملی اجرا کرده است.
مثال:
The government has implemented new antiterror laws to enhance national security.
معنی(example):
عملیات ضد تروریسم با هدف جلوگیری از حملات به غیرنظامیان انجام میشود.
مثال:
Antiterror operations aim to prevent attacks on civilians.
معنی فارسی کلمه antiterror
:
اقدامات و قوانینی که برای مبارزه با تروریسم و جلوگیری از فعالیتهای تروریستی تدوین شدهاند.