معنی فارسی antitonic
B1ضد تنش، به مواد یا داروهایی گفته میشود که اثر آرام بخشی دارند.
Referring to substances that counteract tension or stress.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اثر ضد تنش این گیاه به آرامش کمک میکند.
مثال:
The antitonic effect of the herb helps with relaxation.
معنی(example):
در برخی از مواقع، یک ضد تنش دقیقا چیزی است که شما نیاز دارید.
مثال:
In certain situations, an antitonic is just what you need.
معنی فارسی کلمه antitonic
:
ضد تنش، به مواد یا داروهایی گفته میشود که اثر آرام بخشی دارند.