معنی فارسی antitrismus

B1

آنتی تریسموس به شرایطی اشاره دارد که موجب عدم توانایی در حرکت دادن فک می‌شود و معمولاً ناشی از مشکلات عصبی یا عضلانی است.

Referring to the absence or reduction of the ability to move the jaw, often associated with muscle spasm.

example
معنی(example):

ضد تریسموس برای توصیف شرایطی است که حرکت فک را محدود می‌کند.

مثال:

Antitrismus is used to describe conditions that prevent jaw movement.

معنی(example):

بیماران مبتلا به آنتی تریسموس معمولاً در خوردن به راحتی دچار مشکل می‌شوند.

مثال:

Patients with antitrismus often have difficulty eating comfortably.

معنی فارسی کلمه antitrismus

: معنی antitrismus به فارسی

آنتی تریسموس به شرایطی اشاره دارد که موجب عدم توانایی در حرکت دادن فک می‌شود و معمولاً ناشی از مشکلات عصبی یا عضلانی است.