معنی فارسی antitropic

B1

روش‌ها و پدیده‌هایی که جهت‌گیری یا خاصیت‌های غیرمتقارن با توجه به یک محور مشخص دارند.

Referring to methods or properties that are not uniform in all directions.

example
معنی(example):

روش‌های آنتی‌تروپیک در مطالعات علمی مختلف استفاده می‌شود.

مثال:

Antitropic methods are used in various scientific studies.

معنی(example):

اثر آنتی‌تروپیک در فیزیک پیشرفته قابل مشاهده است.

مثال:

The antitropic effect can be observed in advanced physics.

معنی فارسی کلمه antitropic

: معنی antitropic به فارسی

روش‌ها و پدیده‌هایی که جهت‌گیری یا خاصیت‌های غیرمتقارن با توجه به یک محور مشخص دارند.