معنی فارسی antituberculosis
B2دارویی که برای درمان بیماری سل (تپخال) استفاده میشود.
A medication used to treat tuberculosis.
- NOUN
example
معنی(example):
داروی ضد سل به بیمار کمک کرد تا بهبود یابد.
مثال:
The antituberculosis medication helped the patient recover.
معنی(example):
دانشمندان در حال تحقیق درباره درمانهای جدید ضد سل هستند.
مثال:
Scientists are researching new antituberculosis treatments.
معنی فارسی کلمه antituberculosis
:
دارویی که برای درمان بیماری سل (تپخال) استفاده میشود.