معنی فارسی antitwilight

B1

باورهای مخالف با حالت‌های دگرگونی یا نیمه شب.

Beliefs or movements opposed to transitional or twilight states.

example
معنی(example):

باورهای ضد گرگ و میش به ماوراء الطبیعه بی‌اعتنا هستند.

مثال:

Antitwilight beliefs dismiss the supernatural.

معنی(example):

او مقاله‌ای درباره جنبش‌های ضد گرگ و میش نوشت.

مثال:

She wrote an article about antitwilight movements.

معنی فارسی کلمه antitwilight

: معنی antitwilight به فارسی

باورهای مخالف با حالت‌های دگرگونی یا نیمه شب.