معنی فارسی antitypical
B2مغایر، به معنای داشتن دیدگاهها یا رفتارهایی که با هنجارها یا انتظارها در تضاد است.
Characteristic of being opposed or contrasting to the norm.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او نگرشهای مغایر به مقامات را نشان داد.
مثال:
She displayed antitypical attitudes towards authority.
معنی(example):
نگرشهای مغایر او اغلب به مباحثاتی منجر میشد.
مثال:
His antitypical views often led to debates.
معنی فارسی کلمه antitypical
:
مغایر، به معنای داشتن دیدگاهها یا رفتارهایی که با هنجارها یا انتظارها در تضاد است.