معنی فارسی antivitalist
B1ضد زندگی، به فلسفههایی اطلاق میشود که بر ضد زندگی و ارزشهای آن هستند.
Relating to philosophies that oppose or question the intrinsic value of life.
- OTHER
example
معنی(example):
نگاه ضد زندگی به ارزش زندگی شک و تردید میکند.
مثال:
The antivitalist viewpoint questions the value of life.
معنی(example):
نظریههای ضد زندگی، باورهای سنتی درباره وجود را به چالش میکشند.
مثال:
Antivitalist theories challenge traditional beliefs about existence.
معنی فارسی کلمه antivitalist
:
ضد زندگی، به فلسفههایی اطلاق میشود که بر ضد زندگی و ارزشهای آن هستند.