معنی فارسی antiwar

B1

ضد جنگ به معنای مخالف بودن با جنگ و خشونت است و طرفدار صلح و حل مسائل از طریق مذاکره می‌باشد.

Opposed to war; advocating for peace and resolution of conflicts without violence.

adjective
معنی(adjective):

Opposed to war, or to a specific war

example
معنی(example):

بسیاری از مردم ضد جنگ هستند و صلح را تبلیغ می‌کنند.

مثال:

Many people are antiwar and promote peace.

معنی(example):

جنبش ضد جنگ در طول جنگ ویتنام رشد کرد.

مثال:

The antiwar movement grew during the Vietnam War.

معنی فارسی کلمه antiwar

: معنی antiwar به فارسی

ضد جنگ به معنای مخالف بودن با جنگ و خشونت است و طرفدار صلح و حل مسائل از طریق مذاکره می‌باشد.