معنی فارسی antonomastically
B1به شیوهای که نام خاصی بهجای نام عمومی برای تأکید استفاده شود.
In a manner that employs a proper name in place of a common name for effect.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور انتونماستیک دربارهٔ آهنگساز مشهور صحبت کرد.
مثال:
He spoke antonomastically about the famous composer.
معنی(example):
نویسنده بهطور انتونماستیک نوشت و شخصیتها را به یادماندنی کرد.
مثال:
The author wrote antonomastically, making the characters memorable.
معنی فارسی کلمه antonomastically
:
به شیوهای که نام خاصی بهجای نام عمومی برای تأکید استفاده شود.