معنی فارسی antonymies
B1کلماتی که معنی متضاد دارند و معمولاً در زبانشناسی به عنوان عناصر مهم واژگانی شناخته میشوند.
Words that have opposite meanings; a fundamental concept in semantics.
- NOUN
example
معنی(example):
واژههای ضد هم، کلماتی هستند که معانی متضاد دارند.
مثال:
Antonymies are words that have opposite meanings.
معنی(example):
در زبانشناسی، درک ضد همها برای توسعه واژگان بسیار مهم است.
مثال:
In linguistics, understanding antonymies is crucial for vocabulary development.
معنی فارسی کلمه antonymies
:
کلماتی که معنی متضاد دارند و معمولاً در زبانشناسی به عنوان عناصر مهم واژگانی شناخته میشوند.