معنی فارسی antral
B1آنترال، مربوط به ناحیهای در معده یا دیگر ارگانها که در فرایندهای خاصی فعالیت دارد.
Pertaining to the antrum, a region in certain organs with specific functions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک قسمت آنترال معده را معاینه کرد.
مثال:
The doctor examined the antral part of the stomach.
معنی(example):
سلولهای آنترال هورمونهای مهمی تولید میکنند.
مثال:
Antral cells produce important hormones.
معنی فارسی کلمه antral
:
آنترال، مربوط به ناحیهای در معده یا دیگر ارگانها که در فرایندهای خاصی فعالیت دارد.