معنی فارسی apathy
B1 /ˈæ.pə.θi/بیتوجهی، حالت یا وضعیتی که فرد در آن نسبت به چیزهایی که باید برایش مهم باشند، احساس یا علاقهای ندارد.
Lack of interest, enthusiasm, or concern.
- noun
noun
معنی(noun):
Lack of emotion or motivation; lack of interest or enthusiasm towards something; disinterest (in something).
example
معنی(example):
او نسبت به پروژه بیتوجهی نشان داد و تمام مهلتها را نادیده گرفت.
مثال:
He showed apathy towards the project, ignoring all the deadlines.
معنی(example):
بیتوجهی در جامعه میتواند به ایجاد بسیاری از مسائل حلنشده منجر شود.
مثال:
Apathy in society can lead to many unresolved issues.
معنی فارسی کلمه apathy
:
بیتوجهی، حالت یا وضعیتی که فرد در آن نسبت به چیزهایی که باید برایش مهم باشند، احساس یا علاقهای ندارد.