معنی فارسی aperitive
B1نوشیدنی که قبل از غذا برای افزایش اشتها مصرف میشود.
A drink, typically alcoholic, served before a meal to stimulate appetite.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک شراب آپریتیو میتواند اشتهای شما را تحریک کند.
مثال:
An aperitive wine can stimulate your appetite.
معنی(example):
قبل از وعده غذایی از یک آپریتیو لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed an aperitive before our meal.
معنی فارسی کلمه aperitive
:
نوشیدنی که قبل از غذا برای افزایش اشتها مصرف میشود.