معنی فارسی aphelian
B1واژه آپهلین به ارتباطات نجومی و فاصلهها در مدارها اشاره دارد.
Relating to a position in an orbit farthest from the light source.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه آپهلین انرژی خورشیدی کمتری دریافت میکند.
مثال:
The aphelian region experiences less solar energy.
معنی(example):
پدیدههای آپهلین میتوانند الگوهای آب و هوایی را تحت تأثیر قرار دهند.
مثال:
Aphelian phenomena can affect climate patterns.
معنی فارسی کلمه aphelian
:
واژه آپهلین به ارتباطات نجومی و فاصلهها در مدارها اشاره دارد.