معنی فارسی aphnology
B1آفنولوژی به مطالعه روابط و الگوهای صوتی در زبانها میپردازد.
Is the study of relationships and patterns of sounds in languages.
- NOUN
example
معنی(example):
آفنولوژی روابط بین عناصر فونتیک مختلف را مطالعه میکند.
مثال:
Aphnology studies the relationships between different phonetic elements.
معنی(example):
زبانشناسان از آفنولوژی برای درک الگوهای صوتی در زبانها استفاده میکنند.
مثال:
Linguists use aphnology to understand sound patterns in languages.
معنی فارسی کلمه aphnology
:
آفنولوژی به مطالعه روابط و الگوهای صوتی در زبانها میپردازد.