معنی فارسی aphony
B1آفونیا، از دست دادن صدا یا عدم توانایی در صحبت کردن، معمولاً به دلیل بیماری.
Loss of voice or inability to speak, often due to illness.
- noun
noun
معنی(noun):
Loss of voice; the inability to speak.
example
معنی(example):
آفونیا اصطلاحی است که برای توصیف از دست دادن صدا استفاده میشود.
مثال:
Aphony is a term used to describe the loss of voice.
معنی(example):
پس از سرماخوردگی، او به مدت چند روز از آفونیا رنج میبرد.
مثال:
After catching a cold, she suffered from aphony for days.
معنی فارسی کلمه aphony
:
آفونیا، از دست دادن صدا یا عدم توانایی در صحبت کردن، معمولاً به دلیل بیماری.