معنی فارسی aphorismical

B2

آفروری‌وار، به معنای مرتبط با آفروری و ویژگی‌های آن، به ویژه در بیان دیدگاه‌ها.

Pertaining to aphorisms; exhibiting the characteristics of aphoristic expression.

example
معنی(example):

حکمت آفروری‌وار او روشنی به بسیاری از بحث‌ها بخشید.

مثال:

His aphorismical wisdom brought clarity to many discussions.

معنی(example):

متن پر از تأملات آفروری‌وار در مورد طبیعت انسان است.

مثال:

The text is rich with aphorismical reflections on human nature.

معنی فارسی کلمه aphorismical

: معنی aphorismical به فارسی

آفروری‌وار، به معنای مرتبط با آفروری و ویژگی‌های آن، به ویژه در بیان دیدگاه‌ها.