معنی فارسی aphrolite

B1

آفرولیت، نوعی سنگ متخلخل که اغلب در هنگام فعالیت‌های آتشفشانی تشکیل می‌شود.

A porous volcanic rock that often forms during volcanic activity.

example
معنی(example):

آفرولیت نوعی سنگ است که متخلخل است.

مثال:

Aphrolite is a type of rock that is porous.

معنی(example):

دانشمندان آفرولیت را برای درک شکل‌گیری‌های آن مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study aphrolite to understand its formations.

معنی فارسی کلمه aphrolite

: معنی aphrolite به فارسی

آفرولیت، نوعی سنگ متخلخل که اغلب در هنگام فعالیت‌های آتشفشانی تشکیل می‌شود.