معنی فارسی aplastic anemia
C1وضعیتی که در آن مغز استخوان نمی‌تواند به طور کافی سلول‌های خونی تولید کند.
A disorder characterized by the failure of the bone marrow to produce blood cells.
- noun
noun
معنی(noun):
A rare disease in which the bone marrow and the hematopoietic stem cells that reside there are damaged, causing pancytopenia.
example
معنی(example):
کم‌خونی آپلاستیک وضعیتی است که در آن بدن خون کافی تولید نمی‌کند.
مثال:
Aplastic anemia is a condition where the body doesn't produce enough blood cells.
معنی(example):
بیماران مبتلا به کم‌خونی آپلاستیک ممکن است خستگی و خطر بیشتر عفونت‌ها را تجربه کنند.
مثال:
Patients with aplastic anemia may experience fatigue and increased risk of infections.
معنی فارسی کلمه aplastic anemia
:
وضعیتی که در آن مغز استخوان نمی‌تواند به طور کافی سلول‌های خونی تولید کند.
