معنی فارسی apneal
B1آپنه، اختلالی که در آن فرد به طور موقتی در تنفس دچار مشکل میشود و میتواند خواب را مختل کند.
A condition characterized by temporary cessation of breathing during sleep, affecting sleep quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط آپنئال میتواند بر کیفیت خواب شما تأثیر بگذارد.
مثال:
The apneal condition can affect your sleep quality.
معنی(example):
پس از آزمایشها، او با یک اختلال آپنئال تشخیص داده شد.
مثال:
He was diagnosed with an apneal disorder after the tests.
معنی فارسی کلمه apneal
:
آپنه، اختلالی که در آن فرد به طور موقتی در تنفس دچار مشکل میشود و میتواند خواب را مختل کند.