معنی فارسی apneumatic
B1آپنامتیک، توصیفی برای وضعیتی که در آن امکان تنفس راحت وجود ندارد.
Describes a condition where there is difficulty in breathing or the absence of adequate breathing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط آپنامتیک ممکن است نیاز به مداخله پزشکی داشته باشد.
مثال:
The apneumatic condition may require medical intervention.
معنی(example):
او در سمینار دربارهٔ تأثیرات آپنامتیک آموخت.
مثال:
He learned about the effects of being apneumatic at the seminar.
معنی فارسی کلمه apneumatic
:
آپنامتیک، توصیفی برای وضعیتی که در آن امکان تنفس راحت وجود ندارد.