معنی فارسی apohyal
B1منطقه یا ساختاری در آناتومی که در برخی موجودات زنده یافت میشود و نقش خاصی دارد.
A region or structure in anatomy that is found in certain living organisms and has a specific role.
- OTHER
example
معنی(example):
منطقه آپوهیال در برخی مطالعات آناتومیکی اهمیت دارد.
مثال:
The apohyal region is significant in certain anatomical studies.
معنی(example):
در زیستشناسی، ساختار آپوهیال نقش کلیدی در عملکرد ارگانیسم دارد.
مثال:
In biology, the apohyal structure plays a key role in organism function.
معنی فارسی کلمه apohyal
:
منطقه یا ساختاری در آناتومی که در برخی موجودات زنده یافت میشود و نقش خاصی دارد.