معنی فارسی apolitically
B1به شکل غیرسیاسی، به معنای پرهیز از هرگونه گرایش سیاسی یا جانبداری در مباحث یا نظرها.
In a manner that is not influenced by political views; neutral.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت غیرسیاسی به موضوع نزدیک شد و بر حقایق به جای نظرات تمرکز کرد.
مثال:
She approached the topic apolitically, focusing on the facts rather than opinions.
معنی(example):
بحث به صورت غیرسیاسی و بیطرفانه باقی ماند و از هرگونه دیدگاه حزبی اجتناب شد.
مثال:
The discussion remained apolitically neutral, avoiding any partisan viewpoints.
معنی فارسی کلمه apolitically
:
به شکل غیرسیاسی، به معنای پرهیز از هرگونه گرایش سیاسی یا جانبداری در مباحث یا نظرها.