معنی فارسی apophyge

B2

آپوفیژ به ناحیه خاصی در گلدان یا ظرف اشاره دارد که به دو قسمت اصلی آن متصل می‌شود.

The part of an object, such as a vase, that connects two main sections or areas.

example
معنی(example):

آپوفیژ گلدان به زیبایی ساخته شده بود.

مثال:

The apophyge of the vase was beautifully crafted.

معنی(example):

تاریخ‌شناسان هنر به عنوان بخشی از سفالگری باستانی، به آپوفیژ توجه می‌کنند.

مثال:

Art historians study the apophyge as part of ancient pottery.

معنی فارسی کلمه apophyge

: معنی apophyge به فارسی

آپوفیژ به ناحیه خاصی در گلدان یا ظرف اشاره دارد که به دو قسمت اصلی آن متصل می‌شود.