معنی فارسی apophysary
B1مواردی که به آپوفیزها مربوط میشوند و در تحقیقات علمی مورد بررسی قرار میگیرند.
Matters pertaining to apophyses that are examined in scientific research.
- NOUN
example
معنی(example):
جنبه آپوفیساری مطالعه بینشهای جدیدی را فاش کرد.
مثال:
The apophysary aspect of the study revealed new insights.
معنی(example):
پژوهشگران جزئیات آپوفیساری را به دقت تحلیل کردند.
مثال:
Researchers analyzed the apophysary details in depth.
معنی فارسی کلمه apophysary
:
مواردی که به آپوفیزها مربوط میشوند و در تحقیقات علمی مورد بررسی قرار میگیرند.