معنی فارسی apostrophied
B1آپاستروفی، توصیفی برای حالتی است که در آن از آپاستروف استفاده شده است.
Used to describe a word or phrase that includes an apostrophe.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او کلمه 'can't' را به صورت آپاستروفی نوشت.
مثال:
She wrote 'can't' with an apostrophied form.
معنی(example):
این اصطلاح به منظور وضوح به صورت آپاستروفی نوشته شد.
مثال:
The term was apostrophied for clarity.
معنی فارسی کلمه apostrophied
:
آپاستروفی، توصیفی برای حالتی است که در آن از آپاستروف استفاده شده است.