معنی فارسی app.
B1اپلیکیشن، نرم‌افزاری که بر روی دستگاه‌های الکترونیکی اجرا می‌شود و برای اهداف خاصی طراحی شده است.
A software application designed to perform a specific function directly for the user.
- noun
Something attached to something else; an attachment or accompaniment.
A text added to the end of a book or an article, containing additional information.
The vermiform appendix, an inner organ that can become inflamed.
Any process, prolongation or projection.
این اپلیکیشن به کاربران اجازه می‌دهد به راحتی عکس‌ها را ویرایش کنند.
The app. allows users to edit photos easily.
من اپلیکیشن جدیدی برای پیگیری تناسب اندامم بارگذاری کردم.
I downloaded a new app. for tracking my fitness.
معنی فارسی کلمه app.
:
اپلیکیشن، نرم‌افزاری که بر روی دستگاه‌های الکترونیکی اجرا می‌شود و برای اهداف خاصی طراحی شده است.
