معنی فارسی appellable
B2قابل تجدیدنظر، اشاره به یک تصمیم یا حکمی که میتوان به آن اعتراض کرد و آن را در دادگاه بالاتر بررسی کرد.
Capable of being appealed to a higher court.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این تصمیم در دادگاه بالاتر قابل تجدیدنظر بود.
مثال:
The decision was appellable in a higher court.
معنی(example):
اگر به حکم اعتراض دارید، این حکم قابل تجدیدنظر است.
مثال:
If you disagree with the ruling, it is appellable.
معنی فارسی کلمه appellable
:
قابل تجدیدنظر، اشاره به یک تصمیم یا حکمی که میتوان به آن اعتراض کرد و آن را در دادگاه بالاتر بررسی کرد.