معنی فارسی appellatived
C1تجدیدنظر خواه، اشاره به حالتی که یک حکم یا تصمیم به دلیل نوع خاص خود میتواند مورد تجدیدنظر قرار گیرد.
Characterized by the capacity for appeal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت تجدیدنظرخواهی این حکم امکان بررسی بیشتری را فراهم میکند.
مثال:
The appellatived nature of the ruling allows for further review.
معنی(example):
در پروندههای تجدیدنظر خواهی، شواهد میتوانند دوباره بررسی شوند.
مثال:
In appellatived cases, evidence can be reexamined.
معنی فارسی کلمه appellatived
:
تجدیدنظر خواه، اشاره به حالتی که یک حکم یا تصمیم به دلیل نوع خاص خود میتواند مورد تجدیدنظر قرار گیرد.