معنی فارسی appenage
C1وابستگی، بخشی از زمین یا املاکی است که به یک ملک بزرگتر تعلق دارد.
A piece of property that is subordinate to a larger estate.
- NOUN
example
معنی(example):
این زمین به عنوان یک وابستگی از املاک اصلی در نظر گرفته میشد.
مثال:
The land was considered an appenage of the main estate.
معنی(example):
یک وابستگی میتواند به املاک فرعی اشاره کند.
مثال:
An appenage can often refer to subsidiary properties.
معنی فارسی کلمه appenage
:
وابستگی، بخشی از زمین یا املاکی است که به یک ملک بزرگتر تعلق دارد.