معنی فارسی appendancy

B1

آپندنس به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی به دیگر چیزها افزوده می‌شود یا به آنها ملحق می‌گردد.

The state of being appended or added to something, often used in legal or regulatory contexts.

example
معنی(example):

آپندنس به حالت افزودن یا پیوستگی اشاره دارد.

مثال:

Appendancy denotes the condition of being appended.

معنی(example):

آپندنس قوانین جدید از ماه آینده به مرحله اجرایی در خواهد آمد.

مثال:

The appendancy of the new regulations will take effect next month.

معنی فارسی کلمه appendancy

: معنی appendancy به فارسی

آپندنس به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی به دیگر چیزها افزوده می‌شود یا به آنها ملحق می‌گردد.