معنی فارسی appendicious

B1

مربوط به هرگونه عمل جراحی یا مداخله بر روی آپاندیس.

Relating to any surgical procedure or intervention involving the appendix.

example
معنی(example):

او روش آپاندیکاسی را به عنوان روشی کم‌تهاجمی توصیف کرد.

مثال:

He described the appendicious procedure as minimally invasive.

معنی(example):

تکنیک‌های آپاندیکاسی معمولاً در جراحی مدرن ترجیح داده می‌شوند.

مثال:

Appendicious techniques are often preferred in modern surgery.

معنی فارسی کلمه appendicious

: معنی appendicious به فارسی

مربوط به هرگونه عمل جراحی یا مداخله بر روی آپاندیس.