معنی فارسی appetencies

B1

میل‌ها، خواسته‌ها یا تمایلات خاص که بر رفتار و انتخاب‌های فرد تأثیر می‌گذارد.

Plural form of appetency, referring to multiple desires or inclinations.

noun
معنی(noun):

Strong desire; craving; powerful instinct.

example
معنی(example):

افراد معمولاً میل‌هایی دارند که انتخاب‌های شغلی‌شان را هدایت می‌کند.

مثال:

People often have appetencies that drive their career choices.

معنی(example):

میل‌های او به هنر در کارش مشهود است.

مثال:

Her appetencies for art are evident in her work.

معنی فارسی کلمه appetencies

: معنی appetencies به فارسی

میل‌ها، خواسته‌ها یا تمایلات خاص که بر رفتار و انتخاب‌های فرد تأثیر می‌گذارد.