معنی فارسی appiness/appiness
A2خوشحالی، حالت یا احساس شادابی و رضایت عمیق، معمولاً ناشی از شرایط مثبت یا یادآوری خوشایند است.
A state of well-being and contentment.
- NOUN
example
معنی(example):
خوشحالی اغلب از درون میآید.
مثال:
Happiness often comes from within.
معنی(example):
او خوشحالیاش را در چیزهای ساده پیدا کرد.
مثال:
She found her happiness in simple things.
معنی فارسی کلمه appiness/appiness
:خوشحالی، حالت یا احساس شادابی و رضایت عمیق، معمولاً ناشی از شرایط مثبت یا یادآوری خوشایند است.