معنی فارسی apple islander

B1

جزیره‌نشین سیب، به فردی اطلاق می‌شود که در جزیره‌ای زندگی می‌کند که میوه‌ی سیب به‌طور خاص در آن پرورش می‌یابد.

A person who lives on an island known for apple cultivation.

example
معنی(example):

جزیره‌نشین سیب به خاطر میوه‌ی منحصربه‌فردش معروف است.

مثال:

The apple islander is known for its unique fruit.

معنی(example):

بسیاری از جزیره‌نشینان سیب، سیب‌های خود را می‌کارند.

مثال:

Many apple islanders grow their own apples.

معنی فارسی کلمه apple islander

: معنی apple islander به فارسی

جزیره‌نشین سیب، به فردی اطلاق می‌شود که در جزیره‌ای زندگی می‌کند که میوه‌ی سیب به‌طور خاص در آن پرورش می‌یابد.