معنی فارسی appointe
B1شخصی که برای یک شغل یا مقام خاص انتخاب شده است.
A person who is appointed to a position or role.
- NOUN
example
معنی(example):
شخص منصوب شده از هفته آینده وظیفه جدید خود را آغاز خواهد کرد.
مثال:
The appointee will start their new role next week.
معنی(example):
شخص منصوب شده باید به سیاستهای سازمان پایبند باشد.
مثال:
An appointee must adhere to the organization's policies.
معنی فارسی کلمه appointe
:
شخصی که برای یک شغل یا مقام خاص انتخاب شده است.